آیا میدانید که یک شرکت با بدهی زیاد میتواند سودآورتر از یک شرکت با بدهی کم باشد؟ این موضوع ممکن است در نگاه اول عجیب به نظر برسد، اما راز آن در تحلیل و تفسیر نسبتهای اهرمی نهفته است. نسبتهای اهرمی به ما کمک میکنند تا درک کنیم شرکتها چگونه از بدهی برای تأمین مالی فعالیتهای خود استفاده میکنند و این موضوع چه تأثیری بر ریسک و بازده آنها دارد. مشاور مالیاتی در این مقاله، به بررسی عمیق این نسبتها و نحوه تفسیر آنها میپردازیم تا بتوانید تصویری دقیقتر از وضعیت مالی شرکتها به دست آورید.
تحلیل نسبتهای اهرمی در صنایع مختلف
تحلیل نسبتهای اهرمی به تنهایی و بدون در نظر گرفتن صنعت مربوطه، میتواند گمراهکننده باشد. دلیل این امر، تفاوت در ساختار سرمایه، ریسکهای تجاری و مدلهای کسبوکار صنایع مختلف است. به عنوان مثال، شرکتهای فعال در صنعت خدمات عمومی (مانند آب، برق و گاز) معمولاً سطح بدهی بالاتری نسبت به شرکتهای فناوری دارند. این امر به دلیل ثبات بیشتر جریان نقدی و سرمایهگذاریهای سنگین زیرساختی در این صنایع است. بنابراین، در تحلیل نسبتهای اهرمی، حتماً باید صنعت مربوطه را در نظر گرفت. این امر به بهبود تحلیل نسبتهای اهرمی و درک دقیقتر وضعیت مالی شرکت کمک میکند.
تفاوت در ساختار سرمایه صنایع و تأثیر آن بر تحلیل نسبتهای اهرمی
ساختار سرمایه به ترکیبی از بدهی و حقوق صاحبان سهام اطلاق میشود که شرکت برای تأمین مالی داراییهای خود استفاده میکند. صنایع مختلف به دلایل گوناگون، ساختارهای سرمایه متفاوتی دارند:
- صنایع سرمایهبر: صنایعی مانند تولید فولاد، خودروسازی و پتروشیمی به دلیل نیاز به سرمایهگذاریهای سنگین در تجهیزات و ماشینآلات، معمولاً سطح بدهی بالاتری دارند. “تحلیل نسبتهای اهرمی” در این صنایع باید با در نظر گرفتن این ویژگی انجام شود.
- صنایع با رشد سریع: شرکتهای فناوری و استارتاپها ممکن است در مراحل اولیه رشد خود، به دلیل جذب سرمایه خطرپذیر (Venture Capital) و تمرکز بر رشد سریع، نسبت بدهی پایینتری داشته باشند. در “تحلیل نسبتهای اهرمی” این شرکتها، تمرکز بیشتر بر پتانسیل رشد و سودآوری آینده است.
- صنایع با جریان نقدی پایدار: صنایعی مانند خدمات عمومی و مخابرات به دلیل جریان نقدی پایدار، میتوانند سطح بدهی بالاتری را تحمل کنند. “تحلیل نسبتهای اهرمی” در این صنایع نشان میدهد که آیا شرکت قادر به بازپرداخت بدهیهای خود در بلندمدت است یا خیر.
نحوه انجام تحلیل نسبتهای اهرمی در صنایع مختلف
برای انجام “تحلیل نسبتهای اهرمی” به صورت مؤثر در صنایع مختلف، مراحل زیر را دنبال کنید:
- شناسایی صنعت: ابتدا صنعت دقیق شرکت مورد نظر را مشخص کنید.
- جمعآوری دادههای صنعت: میانگین نسبتهای اهرمی در صنعت مورد نظر را از منابع معتبر (مانند گزارشهای صنعتی، پایگاههای داده مالی) جمعآوری کنید.
- محاسبه نسبتهای اهرمی شرکت: نسبتهای اهرمی شرکت مورد نظر را محاسبه کنید.
- مقایسه با میانگین صنعت: نسبتهای اهرمی شرکت را با میانگین صنعت مقایسه کنید.
- تفسیر نتایج: با توجه به ویژگیهای خاص صنعت و وضعیت شرکت، نتایج را تفسیر کنید. در این مرحله، “تحلیل نسبتهای اهرمی” به درک بهتری از وضعیت مالی شرکت منجر میشود.
مثالهایی از تحلیل نسبتهای اهرمی در صنایع مختلف
- صنعت هواپیمایی: شرکتهای هواپیمایی به دلیل هزینههای بالای خرید و نگهداری هواپیما، معمولاً نسبت بدهی به دارایی بالایی دارند. در “تحلیل نسبتهای اهرمی” این شرکتها، تمرکز بر توانایی آنها در تولید جریان نقدی کافی برای پوشش هزینههای بدهی است.
- صنعت خردهفروشی: شرکتهای خردهفروشی ممکن است برای تأمین مالی موجودی کالا و توسعه شعب خود، از بدهی استفاده کنند. در “تحلیل نسبتهای اهرمی” این شرکتها، گردش موجودی کالا و سرعت فروش اهمیت زیادی دارد.
- صنعت بانکداری: بانکها به طور ذاتی سطح بدهی بالایی دارند، زیرا سپردههای مشتریان به عنوان بدهی در نظر گرفته میشوند. در “تحلیل نسبتهای اهرمی” بانکها، نسبتهای خاصی مانند نسبت کفایت سرمایه اهمیت بیشتری دارند.
با در نظر گرفتن این نکات و انجام “تحلیل نسبتهای اهرمی” به صورت تخصصی در هر صنعت، میتوان به درک دقیقتری از وضعیت مالی شرکتها دست یافت و تصمیمات سرمایهگذاری آگاهانهتری اتخاذ کرد.
بیشتر بخوانید:
تاثیر سود و زیان سنواتی بر تحلیل وضعیت مالی شرکت همراه با مثال
۶ استراتژی کلیدی مدیریت مالی که باید بدانید
رمزگشایی از ترازنامه: 5 نشانه شرکتهای رو به رشد
تأثیر نسبتهای اهرمی بر ریسک سرمایهگذاری
تأثیر نسبتهای اهرمی بر ریسک سرمایهگذاری موضوعی بسیار مهم در تحلیل مالی است و ارتباط مستقیمی با ارزیابی سلامت مالی و پایداری شرکتها دارد. تحلیل نسبتهای اهرمی به سرمایهگذاران کمک میکند تا میزان ریسک مرتبط با سرمایهگذاری در یک شرکت را درک کنند. در ادامه به تأثیر این نسبتها بر ریسک سرمایهگذاری میپردازیم:
تحلیل نسبتهای اهرمی و افزایش ریسک مالی
یکی از مهمترین جنبههای تحلیل نسبتهای اهرمی، درک چگونگی تأثیر آنها بر ریسک مالی شرکت است. استفاده از اهرم مالی (بدهی) میتواند به طور همزمان سود و زیان را افزایش دهد. به عبارت دیگر:
- افزایش بازده در شرایط سودآوری: هنگامی که یک شرکت از بدهی برای تأمین مالی پروژههای سودآور استفاده میکند، میتواند بازده سرمایهگذاری سهامداران را افزایش دهد. زیرا سود حاصل از پروژه، پس از پرداخت بهره بدهی، بین سهامداران تقسیم میشود.
- تشدید زیان در شرایط زیاندهی: در مقابل، اگر شرکت با زیان مواجه شود، بدهیها همچنان باید بازپرداخت شوند (بهره و اصل بدهی). این امر باعث تشدید زیان و افزایش ریسک مالی میشود.
بنابراین، تحلیل نسبتهای اهرمی به سرمایهگذاران کمک میکند تا درک کنند که آیا شرکت از اهرم مالی به طور مؤثر استفاده میکند یا خیر و چه میزان ریسک مرتبط با این موضوع وجود دارد.
تحلیل نسبتهای اهرمی و ریسک نکول بدهی
تحلیل نسبتهای اهرمی به طور مستقیم با ریسک نکول بدهی (عدم توانایی شرکت در بازپرداخت بدهیها) مرتبط است. نسبتهای بالای بدهی به دارایی یا بدهی به حقوق صاحبان سهام نشان میدهند که شرکت وابستگی زیادی به منابع مالی خارجی دارد. در چنین شرایطی:
- کاهش انعطافپذیری مالی: شرکت انعطافپذیری کمتری در مواجهه با شرایط نامطلوب اقتصادی یا مشکلات مالی ناگهانی خواهد داشت.
- افزایش احتمال ورشکستگی: در صورت عدم توانایی در بازپرداخت بدهیها، احتمال ورشکستگی شرکت افزایش مییابد.
تحلیل نسبتهای اهرمی و بررسی روند آنها در طول زمان به سرمایهگذاران کمک میکند تا احتمال نکول بدهی توسط شرکت را ارزیابی کنند.
تحلیل نسبتهای اهرمی و تأثیر بر هزینه سرمایه
استفاده از بدهی در ساختار سرمایه شرکت، هزینه سرمایه را تحت تأثیر قرار میدهد. تحلیل نسبتهای اهرمی و بررسی ترکیب بدهی و حقوق صاحبان سهام به تعیین هزینه متوسط موزون سرمایه (WACC) کمک میکند.
- مزیت مالیاتی بدهی: بهره پرداختی بابت بدهی، از سود شرکت کسر میشود و باعث کاهش مالیات پرداختی میشود. این یک مزیت مالیاتی برای استفاده از بدهی است.
- افزایش هزینه ورشکستگی: با افزایش سطح بدهی، احتمال ورشکستگی و هزینههای مرتبط با آن افزایش مییابد. این موضوع میتواند هزینه سرمایه را افزایش دهد.
تحلیل نسبتهای اهرمی به شرکتها کمک میکند تا تعادل مناسبی بین مزایای مالیاتی بدهی و هزینههای ورشکستگی پیدا کنند و ساختار سرمایه بهینهای داشته باشند.
حساسیت به تغییرات اقتصادی و تحلیل نسبتهای اهرمی
شرکتهایی که سطح بالایی از بدهی دارند، نسبت به تغییرات شرایط اقتصادی حساستر هستند. در دورههای رکود اقتصادی:
- کاهش درآمد و سود: کاهش درآمد و سود شرکتها میتواند توانایی آنها در بازپرداخت بدهیها را تحت تأثیر قرار دهد.
- افزایش ریسک اعتباری: ریسک اعتباری این شرکتها افزایش مییابد و دسترسی آنها به منابع مالی جدید دشوارتر میشود.
تحلیل نسبتهای اهرمی به سرمایهگذاران کمک میکند تا شرکتهایی که در برابر نوسانات اقتصادی آسیبپذیرتر هستند را شناسایی کنند.
به طور خلاصه، تحلیل نسبتهای اهرمی ابزاری قدرتمند برای ارزیابی ریسک سرمایهگذاری است. با بررسی دقیق این نسبتها و در نظر گرفتن عوامل مختلف، سرمایهگذاران میتوانند تصمیمات آگاهانهتری در مورد سرمایهگذاریهای خود بگیرند.
استفاده از نسبتهای اهرمی در پیشبینی ورشکستگی
تحلیل نسبتهای اهرمی ابزاری مفید در ارزیابی ریسک مالی و پیشبینی احتمال ورشکستگی شرکتها است. با تحلیل دقیق این نسبتها و در نظر گرفتن محدودیتهای آن، میتوان تصویری نسبتاً دقیق از وضعیت مالی شرکت به دست آورد. با این حال، برای پیشبینی دقیقتر، لازم است تحلیل نسبتهای اهرمی در کنار سایر شاخصهای مالی و غیرمالی و با در نظر گرفتن شرایط اقتصادی و صنعت مورد بررسی، انجام شود.
نسبتهای اهرمی کلیدی در تحلیل ورشکستگی
در تحلیل نسبتهای اهرمی برای پیشبینی ورشکستگی، چند نسبت کلیدی مورد استفاده قرار میگیرند:
- نسبت بدهی به دارایی (Debt-to-Asset Ratio): این نسبت نشان میدهد چه درصدی از داراییهای شرکت توسط بدهیها تأمین مالی شده است. نسبت بالاتر از ۱ نشاندهنده ریسک مالی بالاتر است. در تحلیل نسبتهای اهرمی، افزایش مداوم این نسبت در طول زمان میتواند هشداری برای افزایش احتمال ورشکستگی باشد.
- نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام (Debt-to-Equity Ratio): این نسبت نشان میدهد که به ازای هر واحد حقوق صاحبان سهام، چه مقدار بدهی وجود دارد. نسبت بالا نشاندهنده وابستگی زیاد شرکت به بدهی و ریسک مالی بالا است. در تحلیل نسبتهای اهرمی، مقایسه این نسبت با میانگین صنعت میتواند دیدگاه بهتری ارائه دهد.
- نسبت پوشش بهره (Interest Coverage Ratio): این نسبت نشان میدهد که شرکت چند برابر سود عملیاتی خود را میتواند به عنوان بهره بدهی پرداخت کند. نسبت پایین نشاندهنده ناتوانی شرکت در پرداخت بهره بدهیها و افزایش احتمال ورشکستگی است. تحلیل نسبتهای اهرمی با تمرکز بر این نسبت، توانایی شرکت در ایفای تعهدات مالی خود را ارزیابی میکند.
تحلیل نسبتهای اهرمی در کنار سایر شاخصها برای پیشبینی دقیقتر
تحلیل نسبتهای اهرمی به تنهایی نمیتواند به طور قطعی ورشکستگی یک شرکت را پیشبینی کند. برای پیشبینی دقیقتر، لازم است این تحلیل در کنار سایر شاخصهای مالی و غیرمالی مورد بررسی قرار گیرد. شاخصهای سودآوری، نقدینگی، جریان نقدی و همچنین عوامل کیفی مانند مدیریت، رقابت در صنعت و شرایط اقتصادی نیز باید در نظر گرفته شوند. تحلیل جامع و کامل با استفاده از تحلیل نسبتهای اهرمی در کنار سایر موارد، تصویر دقیقتری از وضعیت شرکت و احتمال ورشکستگی آن ارائه میدهد.
محدودیتهای تحلیل نسبتهای اهرمی در پیشبینی ورشکستگی
در تحلیل نسبتهای اهرمی برای پیشبینی ورشکستگی، باید به محدودیتهای آن نیز توجه داشت:
- تفاوت در صنایع: سطح نرمال نسبتهای اهرمی در صنایع مختلف متفاوت است. بنابراین، مقایسه شرکتها در صنایع مختلف با استفاده از این نسبتها به تنهایی ممکن است گمراهکننده باشد.
- تغییرات در شرایط اقتصادی: شرایط اقتصادی میتواند بر توانایی شرکتها در بازپرداخت بدهیها تأثیر بگذارد. در شرایط رکود اقتصادی، حتی شرکتهایی با نسبتهای اهرمی نسبتاً پایین نیز ممکن است با مشکل مواجه شوند.
- دستکاری حسابها: احتمال دستکاری حسابها توسط شرکتها وجود دارد که میتواند بر دقت نسبتهای اهرمی تأثیر بگذارد.
رتباط نسبتهای اهرمی با سایر نسبتهای مالی
نسبتهای سودآوری نشان میدهند که یک شرکت چقدر در تولید سود موفق بوده است. ارتباط بین نسبتهای اهرمی و سودآوری به این صورت است که استفاده از اهرم مالی (بدهی) میتواند سود سهامداران را افزایش دهد (به دلیل اثر اهرمی)، اما در عین حال ریسک مالی شرکت را نیز افزایش میدهد.
- تأثیر اهرم مالی بر بازده حقوق صاحبان سهام (ROE): یکی از مهمترین ارتباطها، تأثیر اهرم مالی بر ROE است. فرمول ROE به صورت زیر است: ROE = سود خالص / حقوق صاحبان سهام با افزایش بدهی (اهرم مالی)، حقوق صاحبان سهام کاهش مییابد و این میتواند به طور مصنوعی ROE را افزایش دهد. با این حال، باید توجه داشت که افزایش بیش از حد بدهی میتواند ریسک مالی شرکت را به شدت افزایش دهد.
- ارتباط با حاشیه سود: نسبتهای سودآوری مانند حاشیه سود ناخالص و حاشیه سود خالص، نشان میدهند که شرکت چقدر در تبدیل فروش به سود موفق بوده است. اگر شرکتی با وجود اهرم مالی بالا، حاشیه سود پایینی داشته باشد، این نشان میدهد که شرکت در مدیریت هزینهها و تولید سود مشکل دارد و ریسک مالی آن بیشتر است.
تحلیل نسبتهای اهرمی و ارتباط آن با نسبتهای نقدینگی
نسبتهای نقدینگی نشان میدهند که یک شرکت چقدر توانایی پرداخت بدهیهای کوتاهمدت خود را دارد. ارتباط بین نسبتهای اهرمی و نقدینگی بسیار مهم است زیرا شرکتهایی که اهرم مالی بالایی دارند، باید نقدینگی کافی برای پرداخت بهره و اصل بدهیهای خود داشته باشند.
- تأثیر بدهی بر نسبت جاری و نسبت آنی: نسبت جاری (داراییهای جاری / بدهیهای جاری) و نسبت آنی (داراییهای جاری – موجودی کالا / بدهیهای جاری) نشان میدهند که شرکت چقدر توانایی پرداخت بدهیهای کوتاهمدت خود را دارد. افزایش بدهیها، به طور مستقیم این نسبتها را کاهش میدهد و میتواند نشاندهنده مشکلات نقدینگی باشد.
- ارتباط با جریان نقدی: تحلیل جریان نقدی شرکت، به ویژه جریان نقدی حاصل از عملیات، نشان میدهد که شرکت چقدر توانایی تولید وجه نقد برای پرداخت بدهیهای خود را دارد. اگر شرکتی با اهرم مالی بالا، جریان نقدی منفی یا ضعیفی داشته باشد، این نشاندهنده ریسک بالای عدم توانایی در بازپرداخت بدهیها است.
تحلیل نسبتهای اهرمی و ارتباط آن با نسبتهای فعالیت (کارایی)
نسبتهای فعالیت نشان میدهند که یک شرکت چقدر در استفاده از داراییهای خود برای تولید فروش و سود کارآمد است. ارتباط بین نسبتهای اهرمی و فعالیت به این صورت است که شرکتهایی که از اهرم مالی استفاده میکنند، باید بتوانند به طور کارآمد از داراییهای خود برای تولید فروش و سود استفاده کنند تا بتوانند بهره و اصل بدهیهای خود را پرداخت کنند.
- تأثیر اهرم مالی بر گردش داراییها: نسبت گردش داراییها (فروش / کل داراییها) نشان میدهد که شرکت چقدر در تولید فروش از داراییهای خود کارآمد است. اگر شرکتی با اهرم مالی بالا، گردش دارایی پایینی داشته باشد، این نشان میدهد که شرکت در استفاده از داراییهای خود برای تولید فروش مشکل دارد و این میتواند ریسک مالی آن را افزایش دهد.
- ارتباط با دوره وصول مطالبات و دوره گردش موجودی کالا: مدیریت صحیح دوره وصول مطالبات و دوره گردش موجودی کالا برای شرکتهایی که از اهرم مالی استفاده میکنند، بسیار مهم است. تأخیر در وصول مطالبات یا انباشت بیش از حد موجودی کالا میتواند منجر به مشکلات نقدینگی و عدم توانایی در بازپرداخت بدهیها شود.
با تحلیل نسبتهای اهرمی در کنار سایر نسبتهای مالی، میتوان تصویر دقیقتری از وضعیت مالی شرکت به دست آورد و ریسک و پتانسیل بازده آن را به شکل بهتری ارزیابی کرد. این رویکرد جامع در تحلیل نسبتهای اهرمی، برای سرمایهگذاران، اعتباردهندگان و تحلیلگران مالی بسیار حائز اهمیت است.
محدودیتهای تحلیل نسبتهای اهرمی
محدودیتهای تحلیل نسبتهای اهرمی
تحلیل نسبتهای اهرمی ابزاری قدرتمند برای ارزیابی ساختار مالی و ریسک شرکتهاست. این نسبتها نشان میدهند که شرکت تا چه میزان از بدهی برای تأمین مالی داراییها و عملیات خود استفاده میکند. با این حال، تحلیل نسبتهای اهرمی به تنهایی کافی نیست و دارای محدودیتهایی است که درک آنها برای تفسیر صحیح نتایج ضروری است. در این مقاله به بررسی این محدودیتها میپردازیم.
۱. تفاوت در صنایع:
یکی از مهمترین محدودیتهای تحلیل نسبتهای اهرمی، تفاوت در ساختار سرمایه صنایع مختلف است. برخی صنایع به طور طبیعی به دلیل ماهیت فعالیت خود، نیاز به سرمایهگذاری سنگین در داراییهای ثابت دارند و در نتیجه سطح بدهی بالاتری را تحمل میکنند. به عنوان مثال، صنایع تولیدی و زیرساختی معمولاً نسبتهای اهرمی بالاتری نسبت به صنایع خدماتی دارند. بنابراین، مقایسه نسبتهای اهرمی شرکتها در صنایع مختلف بدون در نظر گرفتن این تفاوتها، میتواند گمراهکننده باشد. برای تحلیل دقیقتر، باید نسبتهای اهرمی شرکت را با میانگین صنعت مربوطه مقایسه کرد.
۲. تفاوت در رویههای حسابداری:
رویههای حسابداری مختلف میتوانند بر محاسبه نسبتهای اهرمی تأثیر بگذارند. به عنوان مثال، نحوه برخورد با اجارههای سرمایهای و عملیاتی، نحوه محاسبه استهلاک و نحوه شناسایی درآمد میتواند بر ارقام بدهیها و داراییها در صورتهای مالی تأثیر بگذارد و در نتیجه نسبتهای اهرمی را تحت تأثیر قرار دهد. بنابراین، هنگام مقایسه نسبتهای اهرمی شرکتها، باید به رویههای حسابداری آنها نیز توجه کرد.
۳. تأثیر شرایط اقتصادی:
شرایط اقتصادی کلان نیز میتواند بر تفسیر نسبتهای اهرمی تأثیر بگذارد. در دورههای رکود اقتصادی، شرکتها با کاهش فروش و سود مواجه میشوند و در نتیجه توانایی بازپرداخت بدهیهای خود را از دست میدهند. در این شرایط، حتی شرکتهایی با نسبتهای اهرمی پایین نیز ممکن است با مشکلات مالی روبرو شوند. بنابراین، در تحلیل نسبتهای اهرمی باید شرایط اقتصادی حاکم را نیز در نظر گرفت.
۴. تمرکز بر گذشته:
نسبتهای اهرمی بر اساس اطلاعات گذشته شرکت محاسبه میشوند و ممکن است وضعیت فعلی و آینده شرکت را به طور کامل منعکس نکنند. تغییرات در استراتژی شرکت، شرایط بازار و عوامل دیگر میتوانند بر ساختار مالی شرکت در آینده تأثیر بگذارند. بنابراین، تحلیل نسبتهای اهرمی باید به عنوان بخشی از یک تحلیل جامعتر و در کنار سایر ابزارهای پیشبینی مورد استفاده قرار گیرد.
۵. عدم توجه به کیفیت داراییها:
نسبتهای اهرمی تنها به کمیت بدهیها و داراییها توجه میکنند و به کیفیت آنها توجهی ندارند. به عنوان مثال، شرکتی ممکن است نسبت بدهی به دارایی پایینی داشته باشد، اما بخش عمدهای از داراییهای آن را مطالبات مشکوکالوصول یا موجودی کالای منسوخ تشکیل دهد. در این صورت، وضعیت مالی شرکت ممکن است از آنچه نسبتهای اهرمی نشان میدهند، وخیمتر باشد.
۶. عدم توجه به سررسید بدهیها:
نسبتهای اهرمی به طور کلی به سررسید بدهیها توجه نمیکنند. شرکتی ممکن است نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام پایینی داشته باشد، اما بخش عمدهای از بدهیهای آن در کوتاهمدت سررسید شوند. در این صورت، شرکت ممکن است با مشکلات نقدینگی مواجه شود.
۷. تأثیر تورم:
در شرایط تورمی، ارزش دفتری داراییها ممکن است با ارزش واقعی آنها تفاوت زیادی داشته باشد. این موضوع میتواند بر محاسبه نسبتهای اهرمی تأثیر بگذارد و تفسیر آنها را دشوار کند.
راهکارهای کاهش محدودیتها:
- مقایسه با میانگین صنعت: برای تحلیل دقیقتر، نسبتهای اهرمی شرکت را با میانگین صنعت مربوطه مقایسه کنید.
- تحلیل روند تغییرات: روند تغییرات نسبتهای اهرمی در طول زمان را بررسی کنید.
- استفاده از سایر نسبتهای مالی: نسبتهای اهرمی را در کنار سایر نسبتهای مالی مانند نسبتهای سودآوری، نقدینگی و فعالیت تحلیل کنید.
- توجه به شرایط اقتصادی و صنعت: شرایط اقتصادی حاکم و ویژگیهای صنعت مربوطه را در تحلیل خود در نظر بگیرید.
- بررسی یادداشتهای توضیحی صورتهای مالی: به یادداشتهای توضیحی صورتهای مالی توجه کنید تا اطلاعات بیشتری در مورد رویههای حسابداری و سایر عوامل مؤثر بر نسبتهای اهرمی به دست آورید.